جدول جو
جدول جو

معنی زبان گنجشک - جستجوی لغت در جدول جو

زبان گنجشک
درختی است از تیره زیتونیان به ارتفاع 15 تا 20 متر (در برخی گونه ها تا 30 متر) دارای شاخه های انبوه که در نواحی شمالی ایران بحالت وحشی میروید. برگهای آن به بزرگی 15 تا 20 سانتیمتر و مرکب از 4 تا 5 زوج برگچه دندانه دار با یک برگچه انتهایی است و گلهای آن قرمز و کمابیش مایل به قهوه ای است برگ آن در تداوی بعنوان ملین و مسهل مورد استعمال دارد و پوست شاخه هایش نیز به عنوان تب بر بکار میرود لسان العصافیر مرغ زبانک شجر البق
فرهنگ لغت هوشیار
زبان گنجشک
درختی زینتی از خانوادۀ زیتون با برگ هایی شبیه برگ بادام که مصرف دارویی دارد
ون، مرغ زبانک، تلک، بنجشک زوان، گنجشک زبان، لسان العصافیر
تصویری از زبان گنجشک
تصویر زبان گنجشک
فرهنگ فارسی عمید
زبان گنجشک
((~. گُ جِ))
درختی است وحشی با برگ های دندانه دار و گل های قرمز مایل به قهوه ای. برگ های این درخت مسهل است
فرهنگ فارسی معین